http://www.nasrinbehjati.blogfa.com/

ازدواج ، یک ارتباط عاطفیِ تنگاتنک،

 نیرومند و مشارکتِ نهادینه در زندگی

 است

بانو طاهره مشایخ، دانش آموخته زبان شناسی و مدرس دانشگاه ، پیرو

 بحثی که پیرامون ازدواج، در وبلاگ http://tmashayekh.blogfa.com

خود مطرح، کرده بود، و پیامِ توضیحی بنده، پاسخ مانندی برایم ، در وبلاگ

 درج کرده که چنین است:

سلام جناب چراغی بزرگوار. شما مثل همیشه ...

... چرا همه ی ما اینقدر گرفتار بحث ازدواج شدیم و هر کدام در خانواده و

 فامیل درگیر این مسئله هستیم؟ خیلی جای بحث دارد که در مملکت

 اسلامی که نصف دین و شریعتمان با ازدواج کامل می شود، این همه دختر

 و پسر مجرد در خانواده ها داریم. گاهی فکر می کنم دوره جدید همه

 چیزش خوب است، الا این تاخیر در ازدواج و بالا رفتن سن ازدواج.

پدرومادرهایمان و حتی خود ما تقریبا در سن مناسبی ازدواج کردیم و تقریبا

زن و مرد با هم در زمینه های عقلی و فرهنگی و اجتماعی رشد کردیم؛

حالا خوب یا بد داریم به زندگی ادامه می دهیم.

در وبلاگم بارها بحث ازدواج را پیش کشیده ام و در این میان چه دختر و

پسرهایی که پیام خصوصی گذاشته اند و از تاخیر در ازدواج و سرگردانی

 شاکی بوده اند. از والدینشان شاکی بودند که چرا گاهی آنها را درک نمی

 کنند.

شما نکته ای فرمودید ... " این جوانها خودرای اند"

دختر 13 ساله من گاهی خودرای است؛ وای به حال دختر و پسرهایی که

 از سن تقریبا 25 که دیگر کاملا عاقل و بالغ اند، گذشته اند؛ انتظار داریم

 همچنان به حرف ما پدرومادرها گوش دهند. جسارت مرا ببخشید. مادروپدر

 من هم گاهی از خواهرم شاکی هستند که خودرای است! وقتی مسئله

 مورد نظر را موشکافی می کنم می بینم موضوع خاصی نبوده و خیلی هم

 خودرایی محسوب نمی شود! به مادرم می گویم این دختر الان باید صاحب

 زندگی و شوهر و فرزند باشد ولی همچنان زیر سقف شما نفس می

 کشد. ... در این سن باید ...حس مسوولیتش را خرج کند.

دو هفته پیش یکی از اقوام دور، به خیالش من کاره ای هستم. با من تماس

 گرفته و تقاضای کار کرده است. می گوید هر کاری باشد انجام می دهم تا

 مستقل شوم از خانواده ام. چند شب کابوس داشتم که چرا موضوع ازدواج

 باید یک دختر 25 ساله را مجبور به اشتغال و مستقل بودن کند. ان

 شالله ...

پسرهای ما هم به خاطر تورم و گرانی و نبود امنیت شغلی، از تشکیل

 خانواده هراس دارند. از این دوره و عصر خیلی شاکی هستم جناب چراغی.

 ببخشید پرحرفی کردم. جسارت مرا ببخشید.... این درددل مرا به حساب

 خواهر کوچکتان بگذارید.

آی . تی . وروابط عمومی : باز هم ، همان سخنِ آغاز مقال را تکرار می

 کنیم: ازدواج ، یک ارتباط عاطفیِ تنگاتنک،

 نیرومند و مشارکتِ نهادینه در زندگی

 است 

نقل از : http://public-relations-ch.blogfa.com/